تاريخ : پنج شنبه 25 آبان 1391برچسب:, | 9:43 | نويسنده : yasi

عطری که از حوالی پرچم وزیده است

ما را به سمت مجلس آقا کشیده است

از صحن هر حسینیه تا صحن کربلا

صد کوچه بازکنید محرم رسیده است . . .


برچسب‌ها:
تاريخ : پنج شنبه 25 آبان 1391برچسب:, | 9:37 | نويسنده : yasi

 

نیا باران...زمین جایه قشنگی نیست!

من از اهل زمینم ،خوب میدانم که گل درعقدزنبوراست،

ولی سودای بلبل دارد و پروانه را هم دوست میدارد...

 


برچسب‌ها:
تاريخ : یک شنبه 21 آبان 1391برچسب:, | 11:44 | نويسنده : yasi

 تلختـــرين جملــــه : دوستت دارم اما... شيرين تـــرين جملــه : ...اما دوستت

دارم به همـين راحتـي جـابـه جـايـي كلـمات زندگــي را دگرگــون ميكنــد.....!

 زِندگـــي در حــــــــال بارگـــــــيري است، لطفاً صـَــــبر کـُــنيد.. اينجـا

سُــــرعت خوشــــبختي بسيار کــــم است...!! تـــا زندگــــــــي ات لُـود
شـــــــود .. عُمـــــــــرت تمـام شــده

 خط زدن برمن، پايان من نيست... آغازبي لياقتي توست هميشه بهترين ها براي

من بوده و هست اگه ماله من نشدي قطعا بهترين نبودي

 


برچسب‌ها:
تاريخ : شنبه 20 آبان 1391برچسب:, | 17:59 | نويسنده : yasi

 

از آدم های عاطفی بیشتر بترسید؛

آن ها قادرند یک مرتبه، دیگر گریه نکنند؛

دوست نداشته باشند؛

و قیدِ همه چیز را بزنند، حتّی زندگی !!


برچسب‌ها:
تاريخ : شنبه 20 آبان 1391برچسب:, | 17:56 | نويسنده : yasi


برچسب‌ها:
تاريخ : جمعه 19 آبان 1391برچسب:, | 16:59 | نويسنده : yasi

 مـ-ــــن "حــ ـــوآے" کـسـ ــے نــمے شومـــــ  

 کـ-ـه بــ ــه "هـ ــوآے" دیگـ ــرے بــ ــرود   

  تنهایے امــــ را با کـ-ـسے تقســ ــیمـ نـــمے کنـــــمــــ  

  کـ-ـه تنــــهایــمــــ بـ-ـگــ ــذارد  

  "روح خـــدآست" که در مـ-ـن دمـ-ـیـده شـ-ـده اسـ ــت  

  ((ارزان نمے فروشـ-ـمـ-ـش))   


برچسب‌ها:
تاريخ : جمعه 19 آبان 1391برچسب:, | 16:42 | نويسنده : yasi

تکلیف انتقام شهیدان به دوش کیست
تعجیل کن به خاطر صدها هزار چشم
ای معنی گرامی امن یجیب ها
السلام علیک یا اباصالح المهدی


برچسب‌ها:
تاريخ : پنج شنبه 18 آبان 1391برچسب:, | 17:37 | نويسنده : yasi

ستاره من کو؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟

 

            اگه راست هست که هر کس ستاره داره پس ستاره من کو؟؟؟

کجاست؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟

یا انقدر دور است یا خاموش یا اصلا من ستاره ندارم

 


برچسب‌ها:
تاريخ : پنج شنبه 18 آبان 1391برچسب:, | 17:10 | نويسنده : yasi


زمین خوردن یک پسر

(زااااااااااااااااااارت) صدای زمین خوردن
رفیق پسر: اوه اوه شاسکول ( اسکل و حتی اوشکولم میشه جایگذین اینا بشه ) چت شد؟

خاک بر سرت آبرومونو بردی الاغ( خودشونم قبول دارن که الاغی بیش نیستن)،

پاشو گمشو (شپلخخخخخ ) <صدای پسگردنی>


یک رهگذر: پسر جون حالت خوبه؟ چیزی مصرف کردی؟

یک خانوم جوان رهگذر: ایییییش پسرم اینقدر  دس پا چلفتی خنگ
... ...

 


(دختر در حال راه رفتن)


(دوفففففففسک)

 <زمین خوردن به دلیل نقص فنی در قسمت پاشنه کفش>

رفیق دختر: آخ جیگرم خوبی فدات شم الهی بمیرم چی شدی تو یهو وااااااااااای


یک رهگذر: دخترم خوبی؟ فشارت افتاده؟ میخای برسونمت دکتری جایی


یک پسر جوان رهگذر: ای وای خانوم حالتون خوبه؟ دستتون بدین به من! من ماشینم همینجا پارکه یه لحظه وایسین با این وضع که دیگه نمیتونین پیاده برین....


برچسب‌ها:
تاريخ : چهار شنبه 17 آبان 1391برچسب:, | 11:2 | نويسنده : yasi

 


برچسب‌ها: ادامه مطلب